زنهار

ساخت وبلاگ
(صادق آل عبا)توسن عِلم و فقاهت شد به دستت تا که زینتاختی بر جاهلان ، با منطق حق الیقینصادق آل عبایی و شدی بر شیعیانرهنما در زندگانی تا به فردوس برینپایه ریز مکتب فقه و اصولی در کمالعالمان چون کودکی هستند نزدت خوشه‌چینوارث یاسین و طاهایی و باشد منطقت!مُنطبق با جمله‌‌ی آیات قرآن مبینشرع را ، در آسمان عِلم ، دادی بال و پرسایه افکندی به بال معرفت، روی زمینآنچنان بخشیده‌ای جان بر احادیث و علومکه یقیناً آفرین گفته تو را ، جان آفرینهم‌ترازت نیست در عِلمٍ الهی در جهانغیر آل الله که هستند مانندت وزینچون هُشام بن حَکم‌ها و مُفَضَّل‌ها به صدقسوده‌اند از عجز بر محراب درگاهت جبینذوالفقار عِلم را در دست داری چون علیمی‌زنی بر فرق بدخواهان و دشمن‌های دینکرد ویران مکتب تو ، خانه‌ی تزویر رابا بیان صادقت همچون امیرالمؤمنین ریختی بر هم بساط جهل و ظلمت را به عِلمنور بخشیدی به قلب شیعیان راستینجایگاهت در مدینه هست همتای رسولدر میان دشمنان شیعه هم هستی امینشهد نوشاندی به کام خلق با عِلم و عملزهر بر کامت اگرچه کرد منصور لعینمرغ روحت کرد تا پرواز ، سوی آسمانشد دل اهل مدینه در غم مرگت حزینتیره‌گون شد آسمان از این مصیبت گوییابر زمین افتاد ماه و گشت با ظلمت قرینآرمیدی در گلستان بقیع اما دریغ!کرد ویران دست جهل و کینه آن حصن حصینمضجع نورانی‌ات بی بارگه باشد اگر...هست دشمن از عناد خویش نزدت شرمگینشیعه‌ی آل علی ، پاینده از عِلم تو شدعالَم اسلام می‌باشد علومت را ، رهینمثل خورشیدی فروزان تافتی تا بر جهانآسمان شد از فروغ یک نگاهت نقطه‌چینگفت (ساقی) در مدیحت چامه‌ای را با خلوصدارد امّیدی که در محشر شوی او را معین.سید محمدرضا شمس (ساقی)1402/02/23 زنهار...ادامه مطلب
ما را در سایت زنهار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sagharekhial بازدید : 7 تاريخ : جمعه 28 ارديبهشت 1403 ساعت: 18:15

(ژاژخا مشو)ای بی‌خبر ز من! تو مرا جستجو مکنقلبم شکسته است مرا زیر و رو مکنخون داده‌ام به راه وطن وقت عاشقیصحبت ز عاشقان وطن بی وضو مکنصد کندوان عسل ز دهانم چکیده استانگشت زهر را تو به کندو فرو مکنقید شرف مزن! مشو پابند ناکسانخرج کثافتان به جهان ، آبرو مکنلب را به یاوه وا مکن و ژاژخا مشوبا گوشه و کنایه، مرا تندخو مکنبر تن مکن لباس نزاع و نقاق راپیرانه‌سر رسیده مرا جنگجو مکنگر روزنی ز نور هدایت بوَد تو راکینه نوَرز و خاک بر این کورسو مکنوقتی لباس معرفتت پاره پاره استهر پاره را به پاره‌ی دیگر رفو مکنوقتی خیانت است تو را در خیال خامبگذر از این خیال و قدم سوی او مکنبوی تعفن‌ات همه جا را گرفته استاین لاشه را به دور کن از خویش؛ بو مکنآبی بزن بر این تن گندیده از هوسخود را اسیر گورکن و مرده شو مکنهی زل نزن در آینه ، ننگر به روی خویشابلیس و نفس را تو به هم رو به رو مکنآبی بزن بر آتش این نفس‌ بلهوسآتش برای آخرتت ، آرزو مکندان مغتنم دقایق این روزگار راگِرد گنه مپیچ و گنه جستجو مکن!ای ناخلف که دم زنی از صدق و معرفتاین قصه را برای کسی بازگو مکنظرف صبوری‌ام به نهایت رسیده استهشیار باش و خون به دلم تا گلو مکنمن (ساقی) شراب وفا و مَحبّت‌امسنگِ عِناد و بغض، رها بر سبو مکنسید محمدرضا شمس (ساقی)1401/10/15 زنهار...ادامه مطلب
ما را در سایت زنهار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sagharekhial بازدید : 6 تاريخ : جمعه 28 ارديبهشت 1403 ساعت: 18:15

(شب جنون)دلخسته‌ام ز خویش و ز خویشان رمیده‌امدر این جهان دونمِهر و وفا ز غیر و ، ز یاران ندیده‌امگردیده‌ام زبونآری... چو آفتاب ِ به پایان رسیده‌امدر این شب جنونبی‌تابم و غمینبا قلبی آتشینعمرم به راهِ مِهر و وفا طی شد ای دریغدردا ز روزگاردر پای کوه عشقم و معشوق ، بر ستیغآن یار جانشکاردر کف گرفته‌ام دل و در دست یار ، تیغچون وقت کارزاردرمانده و ، اسیرسرگشته در کویراز عشق ، غیر رنج و مذلّت نشد نصیبدر زندگانی‌امبیمار روی یارم و درمانده‌ی طبیبدر ناتوانی‌اممشهور خاص و عامم و در شهر خود غریبوای از جوانی‌امبختم سیاه شدعمرم ، تباه شدباید که فکر عشق ، کنم از سرم برونچون دلشکسته‌امچون سروِ قامتم شده از رنج و غم نگوندر غم نشسته‌امشد سینه‌ام ز محنت این عشق ، غرق خوناز بس‌که خسته‌امای وای... از دلم!هیچ است حاصلمعشقی که رَه به کوی حقیقت نمی‌بَردبی‌شک بوَد مَجازمعشوق اگر که پاسخ عاشق نمی‌دهدباشد ز کبر و نازوقتی که راه عشق ، ز بی‌مهری است سَدزآن رَه کن احترازخود را مکن تباهدر راه ِ اشتباه!عشقِ مَجاز را ، نتوان عشق برشمردباشد همه فریبدل را نمی‌توان به چنین قصه‌ای سپرداین قصه‌ی غریبعشق است آنکه حاصل آن است بُرد بُردبر دل بزن نهیبکن باز چشم خویشای عاشق پریش!(ساقی)! مبند دل به دلی که سیاه هستدر زندگانی‌اتاین عشق نیست ، خواری و راهت به چاه هستسازد چو فانی‌اتفانی شوی اگر که در این ره ، گناه هستگویم نهانی‌ات:بگذر ز عشق کوربا عزت و ، غرور...سید محمدرضا شمس (ساقی)1402/01/15 زنهار...ادامه مطلب
ما را در سایت زنهار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sagharekhial بازدید : 5 تاريخ : جمعه 28 ارديبهشت 1403 ساعت: 18:15

(حزب باد)ای دریغا... غافلیم از روزگارکه کِشد از گُرده‌ی انسان دمارچون خداباور ، نباشد بنده‌ای...دست کی می‌گیرد از شرمنده‌ایآدمیت ، رخت بسته از میانبنده‌ی پول‌اند اکنون بندگانگرچه دایم دم زنند از دین و حقنیست قول و فعل ایشان منطبَقاز شریعت ، عاری‌اند و با ریا...هست بر لب‌های‌شان ذکر خداچون خدای خلق می‌گردد دِرَممی‌دهند از دست ، دستان کرَماز مسلمانی به غیر از ادعاگو چه داری طبق گفتار خدادین اسلام است دین همدلیدر مسلمانی نباشد کاهلیدین حق، تنها نماز و روزه نیستدر تعالیم این‌چنین آموزه نیستدستگیری ضعیف و بینواشرط دینداری‌ست از سوی خداعدل و بیداد است فعل نیک و بدبا عدالت کن ضعیفان را مددکن حذر ، از اهل بیداد و ستمگر به باطن می‌زنی از عدل، دمبا صداقت گر دهی دل بر خدامی‌شوی فارغ ، ز بند غصه‌ هاگِرد این قوم ریاکاران ، مپیچکه ندارد حاصلی ارزنده هیچاز مُلوّن طینت‌تان، کن اجتنابچهره، را پنهان مکن زیر نقابکن رها این فرقه‌ی گمراه راتا دهی تشخیصِ راه از چاه راجز به راه حق مَرو در زندگیتا کنی درکِ امور بندگیبنده‌ی حق راهش از شیطان جداستچون که پیوسته ، خدایش رهنماستنزد آن‌که، گوهر اندیشه سُفتجیفه‌ی دنیا نمی‌ارزد به مُفتمی‌بُرد دل را از این دنیای دونتا شود از آفت و شرّش مَصونهر که حزب باد را ، کرد اختیارمی‌کند خود را به دست خویش خواردر مسیر باد ، هر کس خانه ساختخانه را با دست خود ویرانه ساخت(ساقیا)! در زندگی اندیشه کنحق‌پرستی را مرام و پیشه کنسید محمدرضا شمس (ساقی)1403/01/29 زنهار...ادامه مطلب
ما را در سایت زنهار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sagharekhial بازدید : 5 تاريخ : سه شنبه 18 ارديبهشت 1403 ساعت: 16:49

(حمزه سیدالشهدا)ای داده جان به راه خدا حمزهیار نبی ، به وقت غزا ، حمزهبودی به "جنگِ بدر" سپهسالاربر دفع دشمنان خدا ، حمزهای بهترین ، ز نسل بنی هاشمهمچون علی ز شأن و صفا حمزهدر آسمان معرفتی ، بی شکروشن‌تر از سُهیل و سُها حمزهشیر نبرد عرصه‌ی هیجاییای فاتح الغزا ، ز قضا حمزهاز بغض هنده همسر بوسفیانآن زاده‌ی عناد و جفا ، حمزه ـکُشته شدی به "جنگ اُحد" زیراکُشتی چو دشمنان دغا ، حمزهخوانْدت نبی به نزد مسلمانان :محبوب قلب خود ، ز وفا حمزهمَدحت نگفته است کس آن گونهکه بوده است و هست سزا ، حمزهباید تو را ستود و سخن‌ها گفتچون لایقی به حمد و ثنا ، حمزهنامت شده‌ست حک به دل تاریخ"سید" به لوحه‌ی "شهدا" حمزهبر (ساقیٍ) غمین ، نظری فرمادر رستخیز روز جزا ، حمزه...سید محمدرضا شمس (ساقی)1403/02/04 زنهار...ادامه مطلب
ما را در سایت زنهار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sagharekhial بازدید : 5 تاريخ : سه شنبه 18 ارديبهشت 1403 ساعت: 16:49

(صادق آل عبا)توسن عِلم و فقاهت تا به دستت گشت زینتاختی بر جاهلان ، با منطق حق الیقینصادق آل عبایی و شدی بر شیعیانرهنما در زندگانی تا به فردوس برینپایه ریز مکتب فقه و اصولی در کمالعالمان چون کودکی هستند نزدت خوشه‌چینوارث یاسین و طاهایی و باشد منطقت!مُنطبق با جمله‌‌ی آیات قرآن مبینشرع را ، در آسمان عِلم ، دادی بال و پرسایه افکندی به بال معرفت، روی زمینآنچنان بخشیده‌ای جان بر احادیث و علومکه یقیناً آفرین گفته تو را ، جان آفرینهم‌ترازت نیست در عِلمٍ الهی در جهانغیر آل الله که هستند مانندت وزینچون هُشام بن حَکم‌ها و مُفَضَّل‌ها به صدقسوده‌اند از عجز بر محراب درگاهت جبینذوالفقار عِلم را در دست داری چون علیمی‌زنی بر فرق بدخواهان و دشمن‌های دینکرد ویران مکتب تو ، خانه‌ی تزویر رابا بیان صادقت همچون امیرالمؤمنین ریختی بر هم بساط جهل و ظلمت را به عِلمنور بخشیدی به قلب شیعیان راستینجایگاهت در مدینه هست همتای رسولدر میان دشمنان شیعه هم هستی امینشهد نوشاندی به کام خلق با عِلم و عملزهر بر کامت اگرچه کرد منصور لعینمرغ روحت کرد تا پرواز ، سوی آسمانشد دل اهل مدینه در غم مرگت حزینتیره‌گون شد آسمان از این مصیبت گوییابر زمین افتاد ماه و گشت با ظلمت قرینآرمیدی در گلستان بقیع اما دریغ!کرد ویران دست جهل و کینه آن حصن حصینمضجع نورانی‌ات بی بارگه باشد اگر...هست دشمن از عناد خویش نزدت شرمگینشیعه‌ی آل علی ، پاینده از عِلم تو شدعالَم اسلام می‌باشد علومت را ، رهینمثل خورشیدی فروزان تافتی تا بر جهانآسمان شد از فروغ یک نگاهت نقطه‌چینگفت (ساقی) در مدیحت چامه‌ای را با خلوصدارد امّیدی که در محشر شوی او را معین.سید محمدرضا شمس (ساقی)1402/02/23 زنهار...ادامه مطلب
ما را در سایت زنهار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sagharekhial بازدید : 6 تاريخ : سه شنبه 18 ارديبهشت 1403 ساعت: 16:49

(اَللّٰهـْـمّ عَجـّـِـل لِوَلٖیّـكَ الْفـَــرَج)

عیـــد آمد و ما بــدون تو غــــم داریم

در سـیـنه‌ی انتظــــار ، مـــاتـــم داریم

گـل کـرده اگرچـه دشـت و بسـتان اما

ای رونــق بـوسـتان! تـو را کـــم داریم

سید محمدرضا شمس (ساقی)

زنهار...
ما را در سایت زنهار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sagharekhial بازدید : 6 تاريخ : سه شنبه 28 فروردين 1403 ساعت: 13:20

https://uploadkon.ir/uploads/462931_24یا-حیدر-کرار.jpg

(فزت وَ ربّ الکعبه)

از بعــد علــی چگــونــه می‌بـایـد زیست؟

آن کس که نسوخت یا نمی‌سوزد کیست؟

شمـشـیر که از جفــا به فـرقـش بنِشست

هنگام شهـــادت علـــی، خـــون بگریست

سید محمدرضا شمس (ساقی)

زنهار...
ما را در سایت زنهار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sagharekhial بازدید : 6 تاريخ : سه شنبه 28 فروردين 1403 ساعت: 13:20

(حـلول مـاه رمضـان مبـارک باد)

(ماه رحمت)

رمضان، ماه عبــادت بوَد و صـوم صلات

مـاه پـاکیــزگـی نفـس و نــزول بــرکـات

مـاه دلدادگی و رحمت و احسان و زکات

مـاه غفــــران الهــــی و قبـــول حسـنات

سید محمدرضا شمس (ساقی)

زنهار...
ما را در سایت زنهار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sagharekhial بازدید : 14 تاريخ : دوشنبه 13 فروردين 1403 ساعت: 19:14

(اَللّٰهْمّ عَجـّـِـل لِوَلٖیّكَ الْفـَــرَج)(بهــــار)اندک'>اندک اندک ، آمده از ره ، بهارتا کند دشت و دمن را گل‌عذارمی‌زند شانه به گیسوی چمنبا نشاط و خرّمی ، دست بهارابر رحمت می‌چکد بر بام شهرمی‌شود جاری دوباره جویبارغنچه‌ها گل می‌کند بار دگرمی‌شود خرّم ، بساط روزگارمی‌زداید از دل کوه و کمر...همچنین از سینه‌ها گرد و غبارروح می‌بخشد به اشجار چمننغمه‌ی بلبل ، به روی شاخسارهست فصل رویش آلاله هاموسم گلگشت و سیر لاله‌زاراز خدا خواهم درین سال جدیدبهْ شود اوضاع و دل گیرد قراررو کند شادی دوباره بر وطنرخت بندد رنج و غم از این دیارارزش پول وطن ، افزون شودرونقی دیگر بگیرد کسب و کارکاش امسال آید آن آرام جانتا سر آید رنج ِ عصر انتظار(ساقیا)! ما را بده آن باده‌ای...که بَرَد از دل غم و از سر خمارسید محمدرضا شمس (ساقی) زنهار...ادامه مطلب
ما را در سایت زنهار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sagharekhial بازدید : 9 تاريخ : دوشنبه 13 فروردين 1403 ساعت: 19:14